نقش موسیقی در کاهش اضطراب ناشی از زوال عقل
در این تحقیق، تأثیر کاهش اضطراب در افراد مبتلا به زوال عقل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که استفاده از موسیقی به طور قابل توجهی اضطراب را کاهش میدهد، به خصوص در افرادی که همزمان از آلزایمر و زوال عقل رنج می برند. همچنین، بهبود قابل توجهی در بیقراری و افسردگی در افراد مبتلا به زوال عقل مشاهده شد. این نتایج نشان میدهد که استفاده از موسیقی میتواند به عنوان یک روش غیردارویی موثر در کاهش اضطراب در افراد مبتلا به زوال عقل مورد استفاده قرار بگیرد.
بررسی اجمالی
زوال عقل
زوال عقل و اختلال شناختی خفیف بیماریهای شایع و رایجی در افراد مسن هستند که با درگیری چندین حوزه شناختی همراه است. در مرحله اختلال شناختی خفیف، درمان زودهنگام توصیه میشود تا از زوال عقل جلوگیری شود و بر کیفیت زندگی روزمره بیماران در حوزههای شناختی مختلف تأثیر بگذارد. شیوع جهانی زوال عقل بیش از 55 میلیون نفر تخمین زده می شود و هر ساله 10 میلیون مورد جدید را شاهد هستیم. اهمیت علائم اضطراب در افراد مبتلا به زوال عقل یا اختلال شناختی خفیف اغلب نادیده گرفته شده و به اندازه کافی مورد توجه قرار نمیگیرد. این موضوع منجر به کاهش نرخ مشارکت و ترک درمان به دلیل عوارض جانبی میشود. شیوع هرگونه اختلال اضطراب در افرادی با بیماری زوال عقل تقریباً 33٪ گزارش شده است و اغلب به عنوان یک شاخص روانشناسی از کاهش شناخت در نظر گرفته میشود.
اضطراب
اضطراب وضعیتی شایع و با انواع متفاوتی است که شاخص ها یا درمانی موثر و منحصر بفردی ندارد. نادیده گرفتن اضطراب میتواند منجر به بدتر شدن عملکرد روانی و روانشناختی، افزایش خطر افسردگی، بیقراری و تصمیم به خودکشی و یا انجام آن شود. در بین بیماران مبتلا به زوال عقل، درمان دارویی در حال حاضر به عنوان روش اصلی درمان اضطراب مورد استفاده قرار میگیرد، اما مشکلات بالینی مربوط به محدودیتها و عوارض دارو وجود دارد. به عنوان مثال، بنزودیازپینها ممکن است باعث یبوست، ضعف عضلانی که در سبب عدم حفظ تعادل و افزایش خطر افتادن شوند، در حالی که دارویی چون سروتونین انتخابی ممکن است علائم تهوع، اسهال، سردرد و بیخوابی را ایجاد کنند. در مقابل دارو، روشهای غیردارویی مانند تغذیه، فعالیتهای فیزیکی و استفاده از موسیقی با شواهد بالینی گزارش شدهاند و به عنوان روشهای درمان اضطراب توصیه میشوند.
مداخله موسیقی (استفاده از موسیقی)
استفاده از موسیقی، که شامل هر دو درمان موسیقی فعال (شخص، خود عضوی از گروه موسیقی است خواه نوازنده باشد خواه خواننده) و درمان موسیقی غیرفعال (شنونده موسیقی) است، به دلیل قابلیت دسترسی، و عدم وجود عوارض جانبی، در مدیریت اختلالات اضطراب مورد استفاده قرار میگیرد. مطالعات قبلی شواهدی از کارآیی این روش درمان در کاهش علائم اضطراب در بیماران مبتلا به زوال عقل، از جمله بیماری آلزایمر و زوال عقل عروقی ارائه دادهاند. علاوه بر این، مطالعه ای دیگر نتیجه گیری کرده است که استفاده از موسیقی به طور کلی میتواند علائم اضطراب را بهبود بخشد. تأثیر هیجانی موسیقی و توانایی آن در تسهیل بیان کلام، آن را ابزاری ارزشمند در درمان میسازد. علاوه بر این، استفاده از موسیقی نشان داده که عملکردهای مغزی را فعال میکند و این خود نقش مهمی در حفظ استحکام خلق و خو و کاهش اضطراب و افسردگی دارد.
از آنجاییکه تفاوتهایی در نتایج مطالعات زیادی که در رابطه با اثر بخشی موسیقی بر کاهش اضطراب در بیماران مبتلا به زوال عقل مشاهده شده، این مطالعه که در این بخش ازمقالات با هم بررسی می کنیم صورت گرفته است.
این مطالعه دارای دو ویژگی کلیدی است. اولاً، یک تحلیل مقایسهای با استفاده از دادههای جمعآوری شده از قبل و بعد از درمان با استفاده از موسیقی است که امکان برآورد دقیقتر و ارزیابی هدفهای مطالعه را فراهم میکند. ثانیاً، اندازه نمونه مطالعات شامل در این متا-تحلیل به طور قابل توجهی بزرگتر از متا-تحلیلهای قبلی است که بر روی بیماران مبتلا به زوال عقل تمرکز داشتند. با توجه به این مزایا توقع داریم که دقت نتایج بیشتر باشد. با این حال، هر مطالعه ای محدودیت های خودش را دارد و این مطالعه نیز مستثنی نیست. اولاً، اضافه کردن کلمات کلیدی دیگر در جستجو، مانند "خواندن" یا "حرکت به سبک ریتم"، ممکن است باعث شود تا مطالعات بیشتری دربرگیرنده شوند. ثانیاً، بررسیهای آینده میتوانند تحلیلهای مشخصتری از عملکرد مداخله موسیقی را در نوع مختلف زوال عقل انجام دهند. علاوه بر این، طول و فراوانی این مداخله باید مدنظر قرار گیرد و تحلیل شود. سوماً، شناسایی آزمایشات کنترل تصادفی دوسوکور، به دلیل ویژگیهای استفاده ار موسیقی، نسبتاً چالش برانگیز است که ممکن است به میزان خطر بیشتری اشاره کند. چهارماً، با وجود تلاشهای انجام شده برای مقابله با تنوع بالا در زیرگروهها در تحلیل، هنوز تنوع قابل توجهی وجود داشت که نشان میدهد نیاز به بررسی عوامل دیگر وجود دارد. در نهایت، حذف کنترل فعال، به عبارتی گروههای کنترل که شامل هر عنصری از موسیقی پذیرفته شده، از جمله ریتم، ملودی و هارمونی است، ممکن است به بالا بردن اثربخشی مداخله موسیقی منجر شود. در تحقیقات آتی، طراحی مطالعه جامعتری که شامل کنترل فعال است، باید مدنظر قرار گیرد.
نتیجه گیری
این مطالعه نشان میدهد که استفاده از موسیقی درمانی میتواند به کاهش اضطراب در بیماران مبتلا به زوال عقل کمک کند. برای استفاده بهتر از این روش در بالین، نیاز به توسعه دستورالعملهای عملی و آموزش استاندارد برای اجرای موسیقی درمانی و تأثیرات آن بر اضطراب بیماران است. این تدابیر میتوانند به پزشکان و کادر درمانی کمک کنند تا به طور مؤثر از موسیقی درمانی در کاهش اضطراب بیماران مبتلا به زوال عقل استفاده کنند. بنابراین، ارتقای استفاده از موسیقی درمانی در محیطهای بالینی برای بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به زوال عقل بسیار مهم است.
عنوان مقاله
Does Music Intervention Improve Anxiety in Dementia Patients? A Systematic Review and Meta-Analysis of Randomized Controlled Trials
نظرات